قرار بود برای تولّد برادر همسرم یک دورهمی کوچک بگیرند. با منطقشان آشنا بودم. عادت ندارند بههم کادو و هدیه بدهند. صرفاً دور هم بودن را عامل نزدیکی دلهایشان بههم میدانند. چیزی از این مسائل روانشناسی و اجتماعی و در حیطۀ تعاملات انسانها نمیدانم امّا معتقدم وقتی احادیثی داریم در باب هدیه دادن، قطعاً دلیلی دارد. هرچند در ذهن من نگنجد و باورش نکرده باشم. داشتم فکر میکردم فقط محرّمات و واجبات را کمرنگ نکردهایم توی زندگی روزمرهمان، بلکه با بعضی سفارشات خاصّ اهل بیت هم بیگانه شدهایم. فکر میکردم چرا در کنار اینکه فکر کنم آیا فلان مجلس مناسب حضور هست یا نه، به آداب تعاملات از نظر اسلام فکر نمیکنم؟ چرا اینکه اینقدر در اسلام سفارش به هدیه دادن شده را پررنگ نمیکنم؟ چرا تذکرش را به خودم نمیدهم؟
چرا چرا چرا
حاشیه:
1.رفتیم، هدیه بردیم و مورد هجمۀ شدیدی هم قرار گرفتیم :). آنقدر شدید که مجال صحبت و توضیح دادن نبود امّا قطعاً در فرصتی مناسب توضیح خواهم داد. دوست دارم به اندازۀ وسع مالیای که دارم و شرایطم، حتّی به اندازۀ یک هستۀ خرما، در مناسبتها، هدیه بدهم و تأکید داشته باشم که این را ائمۀ نازنینمان یادمان دادهاند. (اگر نفْس اجازه بدهد و هدیه دادن را به نفع خودش تمام نکند!)
2.
*لأن اهدی لأخی المسلِمِ هدیَّةً تَنفَعُهُ أحَبُّ إلیَّ مِن أن أتَصَدَّقَ بِمِثلها.
اگر به برادر مسلمان خود هدیه ای بدهم که به کارش آید، خوشتر است نزد من از اینکه همانند آن هدیه صدقه دهم.
(الکافی:5/144/12)
*الهَدِیَّةُ تُورِثُ المَوَدَّةَ ، و تَجدُرُ الاُخُوَّةَ ، و تُذهِبُ الضَّغینَةَ ، تَهادُوا تَحابُّوا .
هدیه دادن محبّت مىآورد و برادرى را نگه مىدارد و کینه و دشمنى را مىبرد. براى یکدیگر هدیه ببرید تا دوستدار هم شوید.(بحارالأنوار۷۷/۱۶۶/۲)
درباره این سایت